گنجینه
ساختمان گنجينه بابل در سال ۱۳۰۷ هجري شمسي به عنوان بلديه بنا شده است.اين بنا كه به شماره ۱۵۲۶ در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده، در اسفند ماه ۱۳۷۴ با كاربري فرهنگي در اختيار ميراث فرهنگي مازندران قرار گرفت. ساختمان فوق پس از مرمت و احيا در بهمن ماه ۱۳۷۵ جهت بازديد و استفاده پژوهشگران شروع به فعاليت نموده است.اين مجتمع فرهنگي داراي گنجينه آثار تاريخي و فرهنگي،نمايشگاه آثار فرهنگي هنري،كلاسهاي آموزش هنرهاي سنتي و كتابخانه تخصصي ميباشد. گنجينه بابل به معرفي آثاري ساخته شده از سفال ، فلز ، سنگ ، شيشه ، چوب بجا مانده از دوران پيش از تاريخ، تاريخي و اسلامي ميپردازد. دوره پيش از تاريخ در ايران با پيدايش بشر آغاز ميشود و تا حدود هزاره سوم ق.م يعني هنگام ظهور نخستين نمادهاي نگارش در سيلك كاشان ادامه مييابد. با نگاهي به آثار سفالين موجود از نقاطي چون شوش در جنوب غربي ايران ـ تپه حصار دامغان ـ سيلك كاشان و نيز آثار كرانه درياي خزر منجمله مارليك ميتوان به شواهدي مكفي در اثبات فرهنگ و تاريخ كهن ايران دست يافت. بر مبناي آخرين كشفيات و تحقيقات باستانشناسي در ايران كه در غار هوتو كمربند بهشهر انجام گرفت فن و هنر سفالگري ايران به حدود هزاره هشتم قبل از ميلاد ميرسد. گل رس كه ماده اوليه مورد نياز در هنر سفالگري است انسان را قادر مينمايد تا از آن، جهت ساخت ظروف مختلف سفالين استفاده كند. اين ظروف كه در ابتداي امر ساده و دست سازند بيشتر جهت رفع نيازمنديهاي اوليه زندگي و تعدادي نيز بر اساس اعتقادات مذهبي در مراسم مختلف از جمله تدفين كاربرد داشتهاند. به تدريج با اختراع چرخ سفالگري در هزاره پنجم ق.م و بعد از آن رواج لعاب به عنوان پوشش و تزيين ظروف، در دوران تاريخي عمدهاي در توليد آثار سفالي ايجاد گرديد. نقوش حيواني- گياهي و انساني جايگزين نقوش ساده هندسي شدند. ساخت ظروف به شكل پيكرههاي حيوانات از قبيل بز ، كاو نر كوهاندار ، سگ و گوزن رواج يافت به اين گونه ظروف كه معمولا آبريزي در لبه آنها ديده ميشود ريتوان ميگويند. ريتون كه سير تكاملي آن تا دوره ساساني ادامه پيدا ميكند به عنوان ساغر و ظرف نوشيدني پيشكشي مورد استفاده قرار ميگرفته است. در قرون اوليه اسلامي شيوه سفالگري كم و بيش همانند دوره قبل از اسلام (ساساني) ادامه پيدا كرد. از قرن سوم هجري در صنعت سفالگري دگرگوني و تحولي شگرف پديد آمد و هنر سفالگري از نظر فن لعابدهي و نقوش و نيز استفاده از كتيبه جهت تزيين ظروف و ظروف زرينفام به مراحل پيشرفتهاي رسيد. به طوري كه اوج اين تحولات را از اواخر عصر سلجوقيان و خوارزمشاهيان ميتوان مشاهده نمود. در كنار آثار سفالي، روند تكاملي و تحولات چشمگير صنعت زيباي آبگينه را نميتواند ناديده گرفت. قدمت اين صنعت زيبا و ظريف به ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال ق.م ميرسد و احتمال ميرود كه سازنده اولين اشيا شيشهاي مصريان باشند. صنعت شيشهگري در ايران با تحمل فراز و نشيبهاي فراوان همچنان حضور خود را در ميان ديگر صنايع دستي به عنوان يك صنعت ارزنده ايراني حفظ نموده است. در فاصله سالهاي ۲۵۰۰ و ۶۰۰ ق.م اقوام مختلفي از جمله كاسيها و آشوريها از لرستان گذر كردند و اشيايي از خود بر جاي نهادند كه امروزه به نام مفرغهاي لرستان شهرت يافتهاند. آثار مفرغي باقيمانده از دوران تاريخ در اين گنجينه كه شامل انواع ابزار جنگي و پيكرههاي حيواني و زينت آلات زنان است خود در روشنسازي گوشه ديگري از هنر و تمدن سرزمين ايران نقش آفريني ميكند. بخش مردم شناسي گنجينه شامل لباسهاي محلي استان مازندران و نيز ابزار آلات زندگي روزمره است. آخرين بخش گنجينه شامل آثار چوبي استان مازندران از قبيل در، دريجه و صندوق ميباشد. از آنجايي كه حاشيه در ياي خزر جنگلي است و انواع چوب در دسترس بوده، هنرمند مازندراني با استفاده از چوبهاي جنگلي و با اعتقاد و ايماني راسخ به خلق آثاري زيبا پرداخته،كه در آنها انواع هنر از قبيل خطاطي، كندهكاري، قابل و گرهسازي جلوهاي خاص پيدا كرده است.
بابل – پل محمد حسن خان
بيهقي از پلي چوبي بر روي بابلرود كه مسعود غزنوي در لشكركشياش به مازندران از آن به سختي گذشت ياد ميكند. بعدها نصيرالدوله شاه غازي (۵۵۸- ۵۳۶) زربه بخروارها ريخته بود و پلي از خشت و آهك بنا كرد. كه تا عهد زنديه باقي بود و احتمالا همان پلي است كه ظهيرالدينمرعشي از آن بعنوان گذرگاه زيار ياد ميكند. در اوايل حكمراني كريم خان زند در سال ۱۱۴۶ به امر محمد حسن خان جد آقا محمدخان قاجار، كه در آشفته بازار سياسي آن عهد حكومت مستقلي براي خود در مازندران ساخته بود و بعدها به دست كريم خان زند كشته شد با صرف دوازده هزار تومان پل با شكوهي بر سر راه قديم بارفروش و آمل بنا شد كه ۱۴۰ متر درازا و ۵ تا ۶ متر پهنا و ۸ متر ارتفاع و ۸ چشمه (طاق) دارد ۶ چشمه اصلي آن بزرگتر و دهانه هر يك ۷۵۵ سانتيمتر است و دو چشمه فرعي آن در طرف اين شش چشمه قرار دارد كه كوچكتر است و پهناي هر يك از آن دو ۴۱۰ سانتيمتر است. پل محمدحسن خان در زمان رضاخان تعمير شد. تا سال ۱۳۴۳ ارتباط بابل و آمل از طريق همين پل ممكن بود تا اينكه در اين سال راه جديد كه از سوي غرب شهر آغاز ميشد ساخته شد. پل محمدحسن خان از يادگارهاي مهم تاريخ عهد زنديه است و هنوز هم يكي از مهمترين پلهاي استان مازندران از نظر مسايل اقتصادي، اجتماعي و ارتباطي به شمار ميرود.
کاخ شاهپور
در جنوب بارفروشده در عصر صفوي درياچهاي وجود داشت كه در ميان آن جزيرهاي بسيار زيبا واقع بود كه آب آن از رودي به نام آقارود كه شعبهاي از بابلرود بود تامين ميشده است. شاه عباس اول كه به مازندران عشق ميورزيد در اين جزيره،كه آن را باغ شاهناميد، عماراتي عاليه بنيان نهاد. تا از اين پس اين نقطه تفرجگاهي فرحبخش براي وي و دولتخانهي حاكم بارفروشده باشد. همهي سياحان و سفرنامه نويساني كه از بارفروش ديدن كردهاند به وصف عمارات دلكش و باغات دلگشاي اين جزيره پرداختهاند. جزيره، پر از درختان نارنج و مرغزاري باشكوه و نخجيرگاهي مورد آرزو بود و سطح درياچه پوشيده از گلهاي نيلوفر آبي و انواع و اقسام پرندگان،به ويژه مرغابي بود. جزيره از عهد شاه عباس،به وسيلهي يك پل به شهر وصل ميشد.
از آن پس شاهان ديگري چون شاه عباس دوم، آقا محمدخان قاجار، فتحعليشاه و ناصرالدين شاه نيز به بارفروش آمدند تا در روياي بهشت عدن و باغ ارم ديگري چند روزي در جزيره و درياچهي گلهاي نيلوفر بحر ارم (نامي كه گويند از عهد فتحعليشاه رايج شد) به شكار و عيش و نوش بپردازند. از آن سو جزيره بحر ارم ميتوانست امنترين نقطه براي كاخ شاهي و مقر حكومتي بارفروش باشد. كاخ شاه عباس در اواخر دوره فرمانرواي خاندان زند مخروب و متروك شد. آقا محمدخان قاجار درجنوب جزيره كاخ ديگري بنا نهاد. چندي بعد فتحعليشاه قاجار آن عمارات رفيع و فضاهاي وسيع عهد شاه عباس را تعمير نمود، اما از قرار معلوم تاثير اين مرمت ديري نپاييد، چنانكه وقتي چارلز استوات سياح در ۱۷۳۵ ميلادي و مدتي بعد ملگنوف به بحر ارم پا مينهند آن را خرابهاي بيش نمييابند. كاخ شاه آقامحمدخان قاجار به عهد سلطان صاحبقران ناصرالدين شاه تعمير شد، اما اواخر عهد قاجاريه آب درياچه رو به نقصان نهاد و به تدريج به صورت باتلاق درآمد بويژه ضلع شرقي آن با جزيره هم سطح و هموار شد. در سال ۱۳۱۰ به دستور دولت رضاخان بقيهي بخشهاي درياچه خشك و هموار شد تا پس از اين بخشي از شهر بابل را تشكيل دهد. امروزه ضلع شمالي درياچه را محله بحر ارم (يا دزدك چال،چنانكه در برخي منابع نسبتا متاخر نيز آمده است) شرقي و غربي، ضلع غربي آن را پارك شهيد شكري، بازار روز و پايانه جنوب و ضلع جنوبي آن را روستاي ملاكلا تشكيل ميدهد
رضاخان در وسط همين جزيرهاي كه از عهد شاه عباس اول صفوي به بعد محل تفرج و شكار شاهان و شاهزادگان و حكام اين شهر بوده، كاخي بسيار زيبا بنيان نهاد. كاخي دو طبقه با اتاقها و تالارهاي متعدد كه مزين به گچبريهاي بسيار زيبا هستند. اين كاخ در سال ۱۳۶۲ به دانشگاه علوم پزشكي بدل شد. زيبايي منحصر به فرد نماي خارجي كاخ و درختان بهم تنيده و چمنزارهاي باشكوه آن هنوز هم بازتابانندهي بخشي از شكوه بينظير آن درياچه و جزيره گلهاي نيلوفر آبي است كه چونان باغ ارم روياي آن هنوز هم در خيال پر است